Tuesday, August 03, 2004

تاریکی

« تنهایی »
از در شیشه ای اتاق که به بیرون نگاه می کنم چیزی نمی بینم مگر درون اتاق را.چقدر زیباست شیشه ی شفافی که همواره مظهر روشنایی وبینایی ست ولی چیزی را نشان نمی دهد.آرام دستم را روی کلید برق می گذارم؛ با یک اشاره جهان بر رویم روشن می شود و اتاق برایم تاریک.این اولین باری ست که با تاریکی جهان را می بینم.
«می شود با تاریکی دید.»
این جمله را بارها با خودم تکرار کردم تا فهمیدم همه ی تاریکی ها زشت نیست گاهی تاریکی مظهر روشنایی است.مظهر زیبایی،زیبایی،زیبایی...

اردیبهشت 83

0 Comments:

Post a Comment

<< Home